📝 #روایت_عارفانه (۱۰) | #آیتالله_مظفری |مسجد امیرالمؤمنین #مهرگان
🔘 امام راحل و همه شهدایی که در دفاع مقدس و پس از آن در مکتب ایشان تربیت شدند، وقتی شخصیتشان را بررسی میکنیم، بٌعد معنویت و بندگی خدا در آنها بسیار پررنگ است.
🔳 اگر کتاب یازهرا را نخواندهاید، پیشنهاد میکنم حتما بخوانید، در این کتاب آمده مرحوم #آیت_الله_فاضل برای دیدار رزمندهها به جبهه تشریف برده بودند، قرار بود یک هفته در جبهه بمانند، روز آخر بود که میخواستند از جبهه بازگردند، فرمانده گردان میگوید من به محضر حضرت آیتالله رفتم و از ایشان درخواست کردم اگر میشود برای نماز ظهر و عصر به گردان ما تشریف بیاورید و صحبتی برای رزمندهها داشته باشید، ایشان هم پذیرفتند.
◾️آیتالله فاضل نماز ظهر و عصر را به گردان ما تشریف آوردند و صحبت کردند، بعد از صحبت هم رزمندهها اطراف ایشان را گرفتند و صحبتی کردند، بعدازظهر شد، بعد از استراحت آیتالله، دیگر غروب شده بود و قرار شد ایشان آن شب را نزد ما بمانند و فردا برگردند.
▪️این فرمانده گردان میگوید ما در سنگر فرماندهی یک جایی را آماده کردیم تا آیتالله فاضل شب را در آنجا استراحت کنند، نیمههای شب دیدم شخصی مرا از خواب بیدار کرد، بیدار شدم دیدم آیتالله فاضل هستند، ایشان به من فرمودند فلانی بلند شو ببین صدای گریه از کجا میآید؟ من توجهی کردم و گفتم حاجآقا نگران نباشید، اینها بچههایی هستند که مشغول نماز شب و راز و نیاز با خدا هستند.
✔️آیتالله فاضل فرمود من این اطراف را نگاه کردم، اما کسی را ندیدم، فرمانده میگوید من برخاستم و دست ایشان را گرفتم و بالای سر قبرهایی بردم که رزمندهها برای خودشان درست کرده بودند، این نوجوانها و جوانها در آن بیابانها چالههایی شبه قبر برای خودشان درست کرده بودند و میرفتند در این قبرها عبادت و راز و نیاز میکردند.
🔘 آیتالله فاضل وقتی حالات معنوی این بچهها را دیدند بسیار تعجب کردند، رفتیم بالای یک چالهای که #شهید_تورجی_زاده برای خودشان درست کرده بودند و مشغول راز و نیاز بودند، این شهید حال و احوال عجیبی داشت و متوجه حضور ما نشد، آیتالله فاضل از دیدن این حال معنوی بچهها از جمله شهید تورجیزاده خیلی متأثر شد و تصمیم گرفت یک ماه پیش ما بماند.
🔳 این فرمانده نقل میکند وقتی من به شهید تورجیزاده پیشنهاد کردم که شما فرماندهی دسته را بر عهده بگیرید، ابتدا نمیپذیرفت، بعد که خواست بپذیرد گفت یک شرطی دارد، شرطش این است که شما از صبح سهشنبه تا ظهر چهارشنبه با من کاری نداشته باشید تا من آزاد باشم که به هر کجا خواستم بروم، پذیرفتیم، یک مدت به همین منوال گذشت، بعد به ایشان پیشنهاد کردم مسئولیت فرماندهی گروهان را بپذیرد، باز هم همان شرط را گذاشت.
◾️من به او گفتم مگر شما از صبح سهشنبه تا ظهر چهارشنبه چکار میکنید و کجا میروید؟ ابتدا پاسخ سؤالم را نمیداد، وقتی اصرار کردم گفت من در این زمان به #جمکران میروم، این فرمانده میگوید شهید تورجیزاده این فاصله ۹۰۰ کیلومتری تا مسجد جمکران را هر هفته میرفت و میآمد تا توسلی به #امام_زمان (عج) داشته باشد، در این مسیر طولانی گاهی چند ماشین عوض میکرد تا به مقصد برسد، عشق و معنویت به خدا و امام زمان (عج) باعث میشد این سختیها را به جان بخرد.
✔️ این شهدا با الهام از #امام راحل آموخته بودند که اول باید رابطهشان را با #خدا درست کنند، بنابراین ما نیز اگر بخواهیم امام زمانمان را یاری کنیم، باید این جنبه معنویت را جدی بگیریم.