امروز :
Skip to main content

🔲 رحمت خدا و روایتی از زندگی #مصطفی_دیوانه

📝 #آیت‌الله_مظفری |احیای شب بیست و سوم | #زندان_مرکزی

🔘 می‌گویند مصطفی دیوانه خیلی اهل دعوا و درگیری بود، اما با وجود تمام این کارهایش امام حسینی (ع) بود، یک سال تصمیم گرفت دهه محرم برای امام حسین (ع) روضه بگیرد، گفت بهترین روضه‌خوان تهران کیست؟ گفتند آشیخ احمد صاحب نفس است، گفت بروید به او بگویید من روضه گرفته‌ام و این دهه بیاید برای من روضه بخواند، رفتند به او گفتند، آشیخ احمد گفت سلام مرا به آقامصطفی برسانید و بگویید خوشحالم که تو هم می‌خواهی روضه‌دار امام حسین (ع) شوی، اما چند روز بیشتر به محرم نمانده است، من جاهای دیگری وعده داده‌ام و وقت ندارم.

🔳 به آشیخ احمد گفتند کسی نمی‌تواند مصطفی را جواب کند و با او در بیفتد، شیخ گفت آقامصطفی می‌تواند با امام حسین (ع) در بیفتد؟ من جاهای دیگری قول داده‌ام، رفتند به مصطفی گفتند آشیخ احمد این طور گفته است، خود مصطفی خدمت آشیخ احمد رسید و گفت من روضه گرفته‌ام و تو باید به مجلسم بیایی، شیخ گفت تنها راهش این است که بروی بانی‌هایی که مرا دعوت کرده‌اند را راضی کنی که من به جای مجلس آن‌ها، به مجلس تو بیایم.

◾️مصطفی گفت همین کار را می‌کنم، رفت و بانی‌ها را راضی کرد، آشیخ احمد به مجلس روضه آمد، معمولا لات‌های تهران به روضه مصطفی می‌آمدند و مجلس خاصی بود، شیخ احمد 9 شب در این مجلس روضه خواند، شب دهم وقتی وارد مجلس شد، مصطفی جلو آمد و گفت آشیخ احمد 9 شب در مجلس ما روضه خواندی، اما هنوز زبان این مستمعین را یاد نگرفته‌ای، من امشب می‌خواهم ده دقیقه قبل از شما صحبت کنم، تو دعا کن حضرت زهرا (س) به نفس من تأثیر بدهد، آشیخ احمد هم گفت بفرما.

مصطفی بر پله اول منبر نشست و گفت رفقا من از همه شما بیشتر زندان رفته‌ام، من از همه شما بیشتر چاقوکشی و دعوا کرده‌ام، خلاصه خودم ختم همه درگیر‌ها هستم اما امشب شب آخر روضه ماست، آخوندها می‌گویند شب آخر روضه حضرت زهرا (س) در روضه شرکت می‌کند، همه دو زانو بنشینید و نگاه‌هایتان را به پایین بیندازید، من می‌خواهم چند کلمه با #حضرت_زهرا (س) حرف بزنم.

▪️مصطفی گفت بی‌بی جان من خیلی مجالس رفته‌ام، اما آقاتر از حسین تو پیدا نکرده‌ام، حالا که توفیق دادی روضه‌دار حسینت شوم، می‌خواهم به احترام حسینت همه خلاف‌هایم را کنار بگذارم، بعد گفت رفقا، این‌هایی که در کربلا مقابل #امام_حسین (ع) ایستادند #لات نبودند، این‌ها #دجال بودند، لات به صورت دختر سیلی نمی‌زند، لات وقتی با کسی دعوا دارد، هنگامی که او را با زن و بچه ببیند به او متعرض نمی‌شود، لات وقتی به کسی چاقو بزند، او را لگدمال نمی‌کند، این‌هایی که در کربلا در مقابل امام حسین (ع) ایستادند لات نبودند، هرزه بودند، لات #مرام دارد.

✔️امثال این داستان‌ها زیاد است، همه این‌ها یک پیام دارند و آن هم اینکه نباید از #رحمت_خدا ناامید شویم، همه ما #اشتباهات و لغزش‌هایی داشته‌ایم، لغزش‌های برخی از ما پنهان است و لغزش‌های برخی دیگر آشکار است، خدا ان‌شاءالله به آبروی سیدالشهدا (ع) همه #زندانیان و #اسرا را هر چه زودتر آزاد کند.