امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین به شرح حکمت ۴۵ نهج‌البلاغه و شدت محبت مؤمنین نسبت به امیرالمؤمنین (ع) و بغض منافقین نسبت به آن حضرت پرداخت.

آیت‌الله حسین مظفری در شرح حکمت 45 نهج‌البلاغه که در تاریخ 20 فروردین ماه 1404 در مسجد شیخ‌الاسلام برگزار شد، اظهار کرد: امیرالمؤمنین (ع) در حکمت 45 نهج‌البلاغه فرموده‌اند «لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي؛ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ، فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ (صلی الله علیه وآله) أَنَّهُ قَالَ يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ».

وی ادامه داد: حضرت می‌فرمایند اگر با شمشیرم بینی یک انسان مؤمن را از بُن قطع کنم تا اینکه از من بدش بیاید، مؤمن هرگز بغض مرا به دلش راه نمی‌دهد، برعکس آن اگر همه دنیا را به دامن یک منافق بریزم تا مرا دوست داشته باشد، امکان ندارد که محبت من در دل او راه پیدا کند.

امام جمعه قزوین عنوان کرد: حضرت در ادامه فرموده‌اند دلیلش این است که در قضای الهی این‌گونه مقدر شده و بر زبان نبی مکرم اسلام (ص) هم این حقیقت جاری شده که فرمودند یاعلی! هیچ مؤمنی از تو بدش نمی‌آید و هیچ منافقی هم از تو خوشش نمی‌آید و محبتت در دلش قرار نمی‌گیرد.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین بیان کرد: از برخی انصار نقل است که یک وقت دیدند شخصی از افراد اهل سودان و سیاه‌پوستانی که در مدینه بودند، انگشتان دستش قطع شده است، به او گفتند چه اتفاقی برایت افتاده است؟ گفت بهترین خلق خدا انگشتان مرا قطع کرده است، گفتند منظورت کیست؟ گفت علی (ع).

وی خاطرنشان کرد: انصار بسیار تعجب کردند که امیرالمؤمنین (ع) انگشتان این فرد را قطع کرده است، اما او باز هم چنین تعبیری از حضرت دارد، به او گفتند چطور این اتفاق رخ داد؟ گفت ما چند نفر بودیم که سرقتی انجام دادیم، ما را دستگیر کرده و نزد امیرالمؤمنین (ع) بردند، حضرت به ما فرمودند چه کرده‌اید؟ ما هم به سرقتی که کرده بودیم اعتراف کردیم، حضرت فرمودند مگر خبر نداشتید نباید این کار را بکنید و از حکم آن مطلع نبودید؟ گفتیم خبر داشتیم، وقتی اعتراف کردیم حضرت دستور دادند انگشتان ما را قطع کنند.

آیت‌الله مظفری تأکید کرد: سپس حضرت به اطرافیان فرمودند به این‌ها رسیدگی کنید و چند روز به آن‌ها غذای خوب بدهید تا زخم‌هایشان زودتر ترمیم شود.

نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: این فرد با اینکه انگشتان دستش به دستور امیرالمؤمنین (ع) قطع شده بود باز می‌گفت بهترین خلق خدا این کار را انجام داده است، آن هم به‌خاطر اشتباه خودم بوده که سرقت کرده‌ام و مستحق این مجازات بودم.

وی یادآور شد: داستان ابن‌ملجم ملعون را شنیده‌اید که وقتی قرار شد چند نفر از یمن به‌عنوان نماینده خدمت امیرالمؤمنین (ع) بروند و مسائل و مشکلات خود را بیان کنند، مردم گفتند چه کسی برود؟ از جمع انبوهی که بودند یک تعداد را انتخاب کردند و از آن تعداد هم تعداد کمتری را برگزیدند و در نهایت تعداد انگشت‌شماری را گلچین کردند که یکی از آن‌ها هم ابن‌ملجم ملعون بود.

امام جمعه قزوین اظهار کرد: این جمع نزد حضرت آمدند و صحبت‌هایشان را انجام دادند، ابن‌ملجم هم صحبتش را کرد، حضرت رو به او کرده و فرمودند اسمت چیست؟ گفت عبدالرحمن، حضرت پرسید پدرت کیست؟ گفت ملجم مرادی، حضرت تأمل کرده و فرمودند گویا تو همان ابن‌ملجمی هستی که قاتل من می‌شوی؛ او باورش نمی‌شد، چون به ظاهر جزو بهترین‌ها محسوب می‌شد، اما در نهایت انجام داد آنچه را که نباید انجام می‌داد.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین عنوان کرد: زمانی که ابن‌ملجم ملعون آن ضربت را به فرق مبارک امیرالمؤمنین (ع) وارد کرد، بعد از چند ساعت حضرت به او فرمود چرا این کار را کردی؟ مگر من به تو احسان و خدمت نکرده بودم؟ او گفت شما خدمت کردید، اما من ۴۰ روز شمشیرم را تیز و مسموم کردم تا بدترین خلق خدا را با آن به قتل برسانم.

وی بیان کرد: امیرالمؤمنین (ع) فرمودند نیت تو برآورده شد، چرا که با همین شمشیر خودت که بدترین خلق خدا هستی، کشته خواهی شد؛ در نهایت این‌چنین شد، چرا که بعد از شهادت حضرت دستور دادند که ابن‌ملجم با همان شمشیر کشته شود.

آیت‌الله مظفری خاطرنشان کرد: بنابراین دعای عاقبت‌بخیری را نباید از سر زبان خود بیندازیم، همیشه باید نگران عاقبت‌بخیری خود باشیم، یکی از نشانه‌ های اهل ایمان، محبت مولی‌الموحدین امیرالمؤمنین (ع) است که ان‌شاءالله همواره در دل‌های ما باشد و خدای متعال ما را با آن حضرت و فرزندان معصومشان محشور بفرماید.