![]()
آیتالله مظفری، نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه قزوین ضمن حضور در مسجد جامع عتیق و اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء، در جمع نمازگزاران این مسجد سخنرانی کرد.
آیتالله حسین مظفری در جمع نمازگزاران مسجد جامع عتیق، ضمن تبریک هفته دفاع مقدس و گرامیداشت یاد و خاطره امام راحل عظیمالشأن و شهدای والامقام اظهار کرد: از رسول مکرم اسلام (ص) نقل است که فرمودند خدای متعال سه چیز را در میان سه چیز دیگر مخفی کرده است، نخست اینکه خدای متعال رضایت خود را در میان طاعات و کارهای خوب و پسندیده مخفی کرده است، لذا شما نباید هیچ کار خیری را دست کم بگیرید.
وی ادامه داد: ممکن است کار خیری به چشم ما کوچک بیاید، اما همان کار خیر به ظاهر کوچک باعث شود که خدا از ما راضی شود و مشمول لطف و عنایت ویژه خدای متعال قرار بگیریم.
امام جمعه قزوین عنوان کرد: در روایت آمده خیر کارهای نیک در درجه اول به خود فرد میرسد، و اگر کسی کار نیک انجام ندهد برای خودش کم گذاشته است، گاهی انسان در خیابان و کوچهای گذر میکند و میبیند میخ یا شیشهای روی زمین افتاده و آن را برمیدارد و کنار میگذارد تا پای کسی را زخمی نکند یا ماشین کسی را پنچر نکند، هیچ کس این کار خیر را نمیبیند، اما خدا که میبیند.
نماینده ولیفقیه در استان قزوین بیان کرد: در این کارهای خیر کوچک که به چشم کسی نمیآید، طبعا اخلاص انسان بیشتر است، اما کارهای بزرگی که به چشم همه میآید، ممکن است درگیر وسوسههای نفسانی و شیطانی شود و آن اخلاص حقیقی را از انسان بگیرد.
وی خاطرنشان کرد: دوم اینکه خداوند خشم و غضب خود را در معاصی و گناهان مخفی کرده است، لذا هیچ گناهی را دست کم نگیرید، نگویید این که چیزی نیست، اتفاقا گاهی گناهانی که به چشم ما نمیآید و آنها را دست کم میگیریم، بیشتر خشم و غضب خدا را شامل حال ما میکند.
![]()
آیتالله مظفری تأکید کرد: خداوند حاجآقا قرائتی را حفظ کند، ایشان مثالی زده و فرمودند یک موقع ممکن است انسان یک سنگ بزرگ بردارد و به سمت کسی پرتاب کند و او را زخمی کند، اما از فرد عذرخواهی کند، ممکن است آن فرد او را ببخشد، اما یک وقت یک نفر سنگریزهای برمیدارد و به صورت کسی می زند، ممکن است در اثر اصابت این سنگریزه اتفاقی برای طرف مقابل نیفتد، اما این فرد پرتابکننده سنگریزه لبخندی میزند و میگوید چیزی نشده است، یعنی احساس ندامت نمیکند، این فرد را نمیبخشند، چون به ظاهر سنگریزه کوچکی را پرتاب کرده اما به این دلیل که احساس ندامت ندارد، خطایش سنگین است.
نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: لذا در روایت داریم که نگاه به کوچکی گناه نکنید، بلکه ببینید در محضر چه کسی دارید گناه میکنید، عظمت خدا را در نظر بگیرید و نگاهتان به کسی باشد که معصیتش را میکنید.
وی یادآور شد: سوم اینکه خدای متعال اولیاء و دوستان خود را در بین بندگان مخفی کرده است، اینطور نیست که اولیاءالله مهر بر پیشانیشان خورده باشد یا حتما چهرهای نورانی داشته باشند، غالب اولیاءالله بین مردم ناشناس هستند، فلذا نباید کسی را تحقیر کرد، چرا که ممکن است او از اولیای الهی باشد.
امام جمعه قزوین اظهار کرد: شهید دستغیب در کتاب داستانهای شگفت میگوید یکی از علمای شیراز نماز جماعتی داشت، یک شب پیرمرد ناشناسی به مسجد آمد و در صف اول پشت امام جماعت ایستاد، برخیها برایشان سخت میآمد که این فرد روستایی از کجا پیدایش شده که از راه رسیده و پشت امام جماعت ایستاده است، در اواسط نماز جماعت دیدند این فرد نمازش را فرادی کرد و نشست و شروع به خوردن نان و پنیری که همراهش بود، کرد.
![]()
نماینده ولی فقیه در استان قزوین عنوان کرد: برخیها که شاهد این صحنه بودند، بلافاصله پس از سلام نماز، شروع به دعوا کردن پیرمرد کردند و گفتند خجالت نمیکشی که از راه نرسیده پشت امام جماعت ایستادی و آخر هم نمازت را فرادی کردی و نان و پنیر میخوری.
وی بیان کرد: امام جماعت دید بعد از نماز سروصدا بلند شد، به طرف جمعیت برگشت و گفت چه خبر شده است؟ مردم ماجرا را تعریف کردند، امام جماعت گفت پدرجان چرا این کار را کردی؟ این پیرمرد گفت ماجرا را در گوش تو بگویم یا آشکارا بیان کنم؟ امام جماعت گفت بلند بگو، پیرمرد گفت من داشتم از کنار این مسجد رد میشدم، دیدم وقت نماز است، با خودم گفتم بیایم به این مسجد و نمازم را به جماعت بخوانم و بروم.
آیتالله مظفری خاطرنشان کرد: میدانستم که مستحب است به امام نزدیکتر بایستی، بنابراین نزدیک به امام جماعت ایستادم، وسط نماز دیدم شما به فکر فرو رفتهاید و به این فکر میکنید که دیگر پیر شدهاید، فاصله خانه تا مسجد هم زیاد است، باید کمکم چهارپایی تهیه کنید، سپس فکرتان به بازار مالفروشها رفت، در بازار خواستید مالی تهیه کنید، من دیگر حوصلهام نکشید و نمازم را فرادی کردم.
![]()
نماینده مردم استان قزوین در مجلس خبرگان رهبری تأکید کرد: وقتی پیرمرد این را گفت امام جماعت به فکر فرو رفت و با خودش گفت این کیست که فکر مرا خوانده که در نماز حواسم پرت شده و به خرید چهارپا فکر کردهام، پیرمرد وقتی اینها را گفت وسایلش را جمع کرد و رفت، امام جماعت تا به خودش آمد دید پیرمرد رفته است، گفت بروید او را بیاورید ببینم چه کسی بود، اطرافیان رفتند بیرون و دیدند کسی نیست.
وی تصریح کرد: بنابراین برخی اولیای الهی را وقتی از روی ظاهر ببینی، اصلا ممکن است آنها را تحویل نگیری، لذا فرمودهاند کسی را تحقیر نکنید، ممکن است او از اولیای الهی باشد، نگاهتان به ظاهر افراد نباشد و بر اساس ظاهر قضاوت نکنید، انشاءالله خدای متعال توفیق آشنایی بیشتر با معارف دین و عمل به این معارف را به ما عنایت بفرماید.
![]()